

فداکاری
SELF-GIVING
The Surprising Solution
to an Ancient Problem
راه حل شگفت انگیز
به یک موضوع باستانی
جمله قربانند اندر کیش عشق
مولانا
IN THE LAW OF LOVE,
all things are offered as sacrifice.
...Rumi
GIVING IT ALL
Throughout history, people have made noteable sacrifices for various reasons.
Giving of one's self for the benefit of others is an honorable thing to do. But what if the one benefitted is an enemy?
Isa Masih taught, "love your enemies. Do good to them and lend to them without expecting to get anything back." He himself would go further by laying down his life so his enemies could live.
Why would anyone do that? It was all a part of a plan to solve a problem.

مشکل
THE PROBLEM
حافظ ، شاعر پارسی نوشت که قرب الهی مانند نزدیکی اقیانوس به شخصی است که در آن غسل می کند. قرآن می گوید که خدا از رگهای گردن خود ما به ما نزدیکتر است. حضرت داوود پرسید: "کجا می توانم از روح تو بروم و کجا می توانم از حضور تو فرار کنم؟" خدا واقعاً همه جا است.
با این حال به همان نزدیکی او امروز ، مدتی پیش بود که خدا حتی نزدیکتر بود.
سالها پیش در باغ ، آدم و هاوا قرابت خدا را به شکلی بارزتر تجربه کردند. خدا به آنها گفت از آفرینشی که ایجاد کرده لذت ببرند ، اما به آنها هشدار داد که میوه یک درخت خاص را نخورند. متأسفانه ، آنها نافرمانی شدند و از باغ بیرون رانده شدند ، نه تنها در رابطه آنها با خدا ، بلکه در رابطه با بشر نیز تأثیر گذاشت. روزی صلح و هماهنگی برقرار بود ، اما اکنون ناآرامی و اختلاف وجود دارد.
از آنجا که آنها فقط یک فرمان را شکستند ، عزت بشریت به شرم تبدیل شد.
این مشکل بود آیا خداوند برنامه ای برای حل آن داشت؟
The Persian poet Hafez wrote that God's nearness is like the ocean's nearness to a person bathing therein. The Qur'an says that God is closer to us than our own jugular veins. Prophet Davud asked "Where can I go from your Spirit and where can I flee from your presence?" God is indeed everywhere.
Yet as near as He is today, there was a time long ago when God was even nearer.
Many years ago in the Garden, Adam and Hawa experienced God's nearness in a much more pronounced way. God told them to enjoy the creation He had made, but warned them not to eat the fruit of a particular tree. Unfortunately, they disobyed and were cast out of the Garden, affecting not only their relationship with God, but mankind's as well. There once was peace and harmony, but now there would be unrest and discord.
Because they broke just one command, the honor of mankind was turned to shame.
This was the problem. Did God have a plan to solve it?
دادن همه
در طول تاریخ ، مردم به دلایل مختلف فداکاری های قابل توجهی انجام داده اند
بخشیدن نفس به نفع دیگران کاری شرافتمندانه است. اما اگر شخصی که سود می برد دشمن باشد چه می کند؟
عیسی مسیح تعلیم داد ، "دشمنان خود را دوست داشته باشید. به آنها نیکی کنید و به آنها وام دهید بدون اینکه انتظار داشته باشید چیزی پس بگیرید." او خودش با گذاشتن جان خود جلوتر می رفت تا دشمنانش بتوانند زندگی کنند
چرا کسی چنین کاری می کند؟ همه اینها بخشی از یک طرح برای حل یک مشکل بود


برنامه
THE PLAN
God, the Most Merciful, the Most Compassionate saw man's problem and made a plan for our shame to be exchanged for honor. To understand this plan, we have to go back to the beginning.
After Adam and Hawa ate the forbidden fruit, they realized their nakedness and tried to cover their shame with leaves. The leaves were not enough, so God killed an animal and gave the skins to Adam and Hawa. The innocent aniamal suffered so Adam and Hawa's shame could be removed.
Prophet Abrahim was about to kill his precious son, but was stopped. Afterwards God accepted a sacrificed animal instead. The animal suffered and died in the place of the child.
The Taurat says that Prophet Musa was given instructions by God about what to do when the people he was leading did shameful things. God told him to take an animal and perform a sacrifice, after which the people's shameful acts would be forgiven and their honor before God restored.
Later, the Injil tells us that when Prophet Yahya saw Isa, he said something very interesting. "Look! The lamb of God, who takes away the sins of the world!" Why would Yahya call Isa a lamb?
More than once, Isa told his followers that he would lay down his life for them. Similar to some in history who have honorably given their lives for the benefit of others, Isa himself would become a sacrifice, or ransom so that those who follow him would not have to suffer the shameful consequences of their wrong doing.
From the beginning God's plan was فداکاری ; to send someone who would give himself so that the honor Adam and Hawa lost before Him on behalf of mankind could be restored.
Interested to learn more?
هفتصد سال قبل از اینکه عیسی پیامبر را نوشت
حال آنکه رنجهای ما بود که او بر خود گرفت
و دردهای53:4 یا ”مرضهای“. ما بود که او حمل کرد،
اما ما او را از جانب خدا مضروب،
و از دست او مصدوم و مبتلا پنداشتیم.
حال آنکه به سبب نافرمانیهای ما بدنش سوراخ شد،
و به جهت تقصیرهای ما لِه گشت؛
تأدیبی که ما را سلامتی بخشید بر او آمد،
و به زخمهای او ما شفا مییابیم.
همۀ ما چون گوسفندان، گمراه شده بودیم،
و هر یک از ما به راه خود رفته بود،
اما خداوند تقصیر جمیع ما را بر وی نهاد.
آزار و ستم دید،
اما دهان نگشود؛
همچون برهای که برای ذبح میبرند،
و چون گوسفندی که نزد پشمبرندهاش خاموش است،
همچنان دهان نگشود.
۵۳:۴-۷ اِشعیا
خدای مهربان و مهربان مشکل انسان را دید و برنامه ای ساخت که شرم ما با افتخار عوض شود. برای درک این طرح ، باید به ابتدا برگردیم.
بعد از خوردن میوه ممنوعه توسط آدم و هاوا ، آنها به برهنگی خود پی بردند و سعی کردند شرم خود را با برگ بپوشانند. برگها کافی نبودند ، بنابراین خداوند حیوانی را کشت و پوست آن را به آدم و هاوا داد. آنامال بی گناه رنج برد تا شرم آدم و هاوا برطرف شود.
حضرت ابراهیم در شرف كشتن فرزند گرانقدر خود بود ، اما متوقف شد. پس از آن خداوند به جای آن یک حیوان قربانی را پذیرفت. حیوان به جای کودک رنج می برد و می میرد.
تورات می گوید كه از طرف خدا به حضرت موسی دستور داده شد كه در هنگام انجام كارهای شرم آور افرادی را كه رهبری آنها را بر عهده داشتند ، چه كاری انجام دهند. خداوند به او گفت كه حیوانی را برداشته و قربانی كند ، و پس از آن اعمال ننگین مردم بخشیده می شود و شرافت آنها در برابر خداوند برمی گردد.
بعداً ، مجاهدین به ما می گویند که وقتی حضرت یحیی عیسی را دید ، حرف خیلی جالبی زد. "ببین! بره خدا ، که گناهان دنیا را می برد!" چرا یحیی عیسی را بره می خواند؟
بیش از یک بار ، عیسی به پیروان خود گفت که جان خود را برای آنها می گذارد. شبیه برخی از افراد در تاریخ که با افتخار جان خود را به نفع دیگران داده اند ، خود عیسی نیز به یک فداکاری یا دیه تبدیل می شود تا کسانی که به دنبال او می روند عواقب شرم آور عمل نادرست خود را متحمل نشوند.
از ابتدا نقشه خدا فداکاری بود؛ کسی را بفرستد که خودش را بدهد تا افتخاری که آدم و هاوا از طرف بشریت در پیش او از دست داده اند ، احیا شود.
آیا علاقه مند به کسب اطلاعات بیشتر هستید؟

بیشتر آنچه در این سایت به اشتراک گذاشته می شود مربوط به إنجيل و توراة است. اگر شما علاقه مند به مطالعه این کتاب ها یا برقراری ارتباط در مورد فداکاری هستید ، لطفا فرم زیر را تکمیل کنید:
Much of what is shared at this site is from from the Injil and Taurat. If you're interested in studying these books or communicating about فداکاری, please complete the form below:
SNAIL MAIL
Fadakari PO Box 10035 Rockville MD 20849